بدون عنوان
دخترکم سلام رمضون تموم شد و عید فطر اومد ... انشالله همه طاعاتشون قبول باشه... صبح عید ما خواب موندیم متاسفانه و به نماز نرسیدیم! بعد از اینکه حاضر شدیم و لباسای خوشکلمونو پوشیدیم رفتیم خونه مامان گیتی و بابا ناقوس و بعد از تبریک و صرف صبحانه همگی رفتیم سر مزار دایی پوریا و عید رو به پوریای عزیزم تبریک گفتیم. بعد ازونجا رفتیم خونه دایی بزرگم و اونجا هم فامیلو دیدیم و خوش گذشت. بعد هم خونه مامان بابایی رفیم و عید رو تبریک گفتیم و ظهر هم خونه خودمون بودیم و در کل روز خوبی بود... فرداش هم رفتیم رچ... بعد از چند باری که رچ رفته بودیم و از باغ بیرون نیومده بودیم رفتیم یه دوری اطراف زدیم... متاسفانه آب کم بود و واقعا دلم سوخت... امیدوا...
نویسنده :
مامان
13:05